گروه آموزشی جغرافیای استان چهارمحال و بختیاری

گروه آموزشی جغرافیا

سرگروه آموزشی جغرافیای استان

خانم مهناز دانش 09131853245

شکل شهرها

سه شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۲۹ ق.ظ

کار اصلی طراحی شهری، تعیین شکل مطلوب برای شهر است. گرچه طراحی شهری به غیر از مقیاس شهر و مناطق شهری در دو مقیاس طراحی پروژه و طراحی شبکه نیز کاربرد دارد، لیکن مباحث نظری مربوط به شکل شهر عمدتاً در مقیاس کل شهر مطرح شده است. مواد خامی که طراح شهر از آن‌ها به منظور شکل دادن به شهر استفاده می‌کند عبارتند از: فضا به مفهوم فضاهای عمومی شهر نظیر خیابانها، میدانها، پارک‌ها و مکان، مقیاس، شکل و ارتباط بین آنها. واژگان فضا در ادبیات طراحی شهری نسبتاً غنی است. محور دید، حیاط، فضای تنگ، فضای پرپیچ و خم، دالان، مسیر، رؤیه، سقف، فضای باز طبیعی، پارک، کاسه، تاج، دره و از این قبیل نمونه‌هایی از این واژگانند. فعالیت‌های مرئی که می‌توانند در جذابیت و عملکرد بهتر فعالیتها و فضاها مؤثر باشند. توالی: فضای شهر متشکل از شبکه‌ای از فضاها است با دیدهای متوالی. یک دید واحد آنقدر اهمیت ندارد تا مجموعه‌ای مرتبط از دیدها. بیرون آمدن از یک فضای تنگ و باریک و وارد شدن به یک فضای گشاد تأثیر عمده‌ای بر تجربه کننده می‌گذارد. یکی از کارهای اساسی طراحی شهری اینست که فضاهای شهری را به عنوان فضاهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد که شخص در آنها به حرکت می‌پردازد. ارتباطات: هر فضا معانی خاصی را به استفاده کنندگان آن منتقل می‌کند. خواه این کار از طریق نمادهای صریح صورت گیرد و یا بر اساس معلومات مشاهده گر از معانی اشکال و حرکات مشهود. این معانی بصور گوناگون در فضا پخش شده‌اند. سطوح: رویه‌ی دیوارها، سقف‌ها و کف‌ها از مشخصات بارز و کاملاً مرئی هر فضای شهری است با عملکردها و معانی نمادی گوناگون. عناصر طبیعی (نظیر سنگ، خاک و آب): اینها بستر اصلی زیستگاهها را تشکیل می‌دهند و بصور و معانی مختلف می‌توانند در شکل دهی شهر نقش داشته باشند. گیاهان: گیاهان نیز یکی از اجزاء اصلی تشکیل دهنده و شکل دهنده محیط‌اند که بیش از هر عامل دیگری از جذابیت برخوردارند. جزئیات: در یک فضای ساخته شده، بسته به مقیاس، بسیاری از جزئیات ممکن است مد نظر قرار گیرد نظیر: نرده، نیمکت، علائم، تیر، سطل آشغال، شیر آتش نشانی، سیم کشی، چراغ، صندوق پست، پله، جدول، اطاقک تلفن و امثال آن. طراح شهری با توجه به عملکرد و نقش هر یک به مکان یابی و پیدا کردن شکل مناسب برای آنها می‌پردازد. این اجزاء، معمولاً ابزار کار طراحی شهری در پائین‌ترین مقیاس است.    

اهمیت دادن به شکل شهر به خاطر نقشی است که شکل شهر می‌تواند در تحقق اهداف یک شهر داشته باشد. ارتباط بعضی از اهداف شهر با شکل شهر از گذشته برای ما روشن است. برای مثال نیاز به امنیت و دفاع از شهر در تعیین مکان، اندازه و شکل و جزئیات آن شامل حصار و خندق، فشردگی بافت، وسعت معابر اصلی جهت حرکت ابزار جنگی، قرار گرفتن فعالیتهای خاص در مرکز و از این قبیل اثر تعیین کننده‌ای داشته است. بعضی از این روابط آگاهانه صورت می‌گیرد و برخی نظیر تأثیر عوامل اقلیمی - جغرافیایی بطور ضمنی اثر خود را بر شکل شهر می‌گذارند. لیکن امروز با گستردگی و پیچیدگی شهرها، طبعاً اهداف به مراتب بیشتری برای شهرها در نظر گرفته می‌شود. و طراحی شهری نیز باید حتی المقدور زمینه تحقق آن اهداف را فراهم سازد. مسائل زیست محیطی، رفتاری، هویت، تنوع، خوانایی، معنی، ادراک، و محدودیتهای مختلف فضایی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فنی و فرهنگی عواملی هستند که باید در فرایند شکل دهی به محیط مورد توجه قرار گرفته و شکل حاصله متناسب و در رابطه با مسائل و اهداف فوق باشد. کوین لینچ در مورد جامعه‌ی غربی هدف نهایی را رفاه انسان قرار داده و اجزاء آن را پنج دسته عامل شامل: الف) سلامتی، برابری، بقاء، تداوم و قابلیت انطباق؛ ب) انسجام، معنی، عکس العمل، ج) توسعه، رشد، انگیزه، انتخاب و آزادی، د) مشارکت، استفاده فعالانه از قدرت، کارآئی، مهارت، کنترل و هـ) راحتی و آسایش دانسته و سپس آنها را در دو دسته عوامل مربوط به رابطه بین انسان و اشیاء و رابطه بین انسان و انسان تقسیم می‌کند.

تحلیل شکل شهر:

لینچ ورادوین (1958, pp.201-214) جهت برداشت و تحلیل شکل شهر 6 ضابطه را به شرح زیر معرفی می‌نمایند:

1. نوع و گونه عناصر:


گونه‌های اصلی فضاها را می‌توان با توجه به خصوصیات برجسته هر یک و تفاوتهای عمده‌ی بین آنها بصورت کیفی توضیح داد. خصوصیات عناصر را می‌توان بر حسب نوع مواد و مصالح ساختمانی، اندازه، روش ساخت، نوع کاربی و امثال آن مشخص کرد.

2. کمیت عناصر:


در اینجا تعداد و مقدار هر یک از عناصر را بر حسب واحد مربوطه اندازه‌گیری و ثبت می‌کنیم. برای مثال تعداد ده ساختمان 5 طبقه یا بیست هزار مترمربع فضا.

3. تراکم:


در این مرحله تراکم عناصر در واحد سطح محاسبه می‌شود.

4. بافت:


نحوه تفکیک و جدایی گونه عناصر و تراکم آنها در فضا را می‌توان برحسب کمیتی از یک نوع که در یک مجموعه جمع شده طبق تعریف درشت و یا ریز و برحسب نحوه جدایی آنها از یکدیگر صریح و یا مبهم نامید. بنابراین در شهری ممکن است دو عنصر مسکن و کارخانه دو مجموعه‌ی وسیع درشتی را تشکیل دهند که بطور مشخص با خطی از یکدیگر متمایز شده‌اند. در حالی که در شهر دیگر ممکن است بافت خیلی ریز بوده و بنابراین تمایز بین دو دسته عناصر فوق ابهام آمیز باشد.

5. ساختار مرکزی:

توزیع فضایی و ارتباط درونی نقاط اصلی را می‌توان در کل محیط مورد بررسی قرار داد. این نقاط ممکن است نقاط دارای حداکثر تراکم، تمرکز گونه‌های ساختمانی خاص، فضاهای باز اصلی، پایانه‌ها و یا تقاطع‌های اصلی شبکه ارتباطی باشد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۲۱
گروه جغرافیا استان چهارمحال و بختیاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی